گودال

        صل الله عليك يا مظلوم

روایت است كه چون تنگ شد بر او میدان 

فتاده از حركت ذوالجناح وز جولان 

 

هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید

عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

 

نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت

نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت

 

كشید پــا ز ركـاب آن خلاصه ی ایجاد

 به رنگ پرتو خورشید ، بر زمین افتاد

 

بلند مرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد

اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

(مُقبل كاشاني)

گودال

                 يا مظلوم

هزار بار تنت جا به جا شد و ديدم

سرت جدا شد و رَختَت جدا شد و ديدم


لبت كه تشنه شد و خشك شد به هم چسبيد

به زور ِ نيزه دهان تو وا شد و ديدم


حسین جان گره معجر مرا شل کرد

همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم

 

سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردند

شلوغ بود و صدا در صدا شد و دیدم

(علي اكبر لطيفيان)

برگشت قافله به مدينه

 بازگشت كاروان به مدينه

همه جا عطر ياس مي آمد

عطر ِ ياس پيمبر رحمت

خيمه ميزد به پشت دروازه

عابد اهل بيت با زحمت


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

برگشت قافله به مدينه

   بازگشت كاروان به مدينه

زينب آئينه ي جلال خداست

چشمه ي جاري كمال خداست

 

ردّ پايش مسير عاشوراست

خطبه هايش سفير عاشوراست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه حضرت زينب (س)

            سالار زينب(س)

اسير كوچه شدن ارزش تورا دارد

سرت كه هست اسيريِ اينچنيني هست

 

من از كنار بزرگان نميروم هرگز

تو هر كجا بروي باز همنشيني هست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه سيدالشهدا (ع)_مجلس يزيد(لعنة الله عليه)

        الشام الشام الشام

وقتی رسید قافله در مجلس یزید

بالا گرفت قائله در مجلس یزید

 

اشک سر بریده در آمد که پاگذاشت

زینب میان سلسله در مجلس یزید


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

            يا مظلوم

پيروهن ، تن ، بدن ، برادر ِمن

يوسفم خرج چند گرگ شده

اين كه وضع گلو بريدن نيست

رگ رگت كوچك و بزرگ شده

(شاعرش را نميشناسم)

خواهشاً اين روضه در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود در غير اينصورت مديون هستيد

با تشكر فراوان از برادر عزيزم"حامد جولازاده"

مرثيه امام صادق (ع)

       يا امام صادق(ع)

اشک غربت به چشم های فلک

رخت ماتم به قامت دنیا

بوی شهر مدینه پیچیده

بین هر کوچه از بهشت خدا


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

      يا امام صادق(ع)

ای بهار همیشه های خدا

ای که از آسمان شدی جاری

از چه این روزها شکسته شدی

بغض داری ولی نمی باری


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

               يا مقطع الاعضا

دیگر رمق به پیکر و تابی به تن نداشت

جایی نخورده زخم به روی بدن نداشت

جز مادری شکسته به هنگام قبض جان

شاه غریب و کشته ي دور از وطن نداشت


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

وداع

             سالار زينب(س)

تقصير من كه نيست دلم شور ميزند

بگذار لحظه اي تو خودت را به جاي من

مهريه ي عروسي من ديدن تو بود

اي آشنا و همدم اين لحظه هاي من

(شاعرش را نميشناسم)

با تشكر فراوان از برادر بزرگوارم جناب آقاي"حامد جولازاده"

اربعين

                 اربعين

اگرچه پای فراق تو پیرتر گشتم

مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم

 

شبیه شعله شمعی اسیر سو سو یم

رسیده ام سر خاکت ولی به زانویم


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

اربعين

       يا زينب كبري(س)

ای سایه ي بلند سرم ای برادرم

آیینه ی ترک ترکِ در برابرم

بالم شکسته است و پرم پر نمی زند

اما هنوز مثل همیشه کبوترم

من قول داده ام که بگیرم سر تو را

از دست نیزه ها و برایت بیاورم

حالا سری برای تو آورده ام ولی

خاکستری و خاکی و ای خاک بر سرم

بگذار اول سخن و شکوه ام تو را

ای ماه زینب از نگرانی درآورم

هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی

راحت بخواب دست نخورده است معجرم

 

تو رفتی و کنار خودم گریه می کنم

دارم سرمزار خودم گریه می کنم


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

      يا سيدنالعريان

بودم اما جلو نمي رفتم

شمر آنقدر بد دهن شده بود


تكه اي را ربود هر كس كه

روبه رو با حسين ِمن شده بود


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

            يا ذبيح العطشان

رحمي قرار نيست كه بر پيكرش كنند

پس تيغ ميكِشند كه زخمي ترش كنند

 

از آب هم مضايغه كردند آمدند

سيراب از سرابِ دم ِ خنجرش كنند


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

 سالار زينب حسين جان

اي عزيزم حبيبِ من جانم

من بديدم كشيد عبايت را

ديدم از دردِ خنجري كهنه

ميكشيدي به خاك پايت را

(شاعرش را نميشناسم)

اين روضه در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود

مرثيه امام صادق (ع)

          يا امام صادق(ع)

مباد آنکه عبای تو یک کنار بیفتد

میان راه ، تن تو بی اختیار بیفتد

 

تو را خمیده خمیده میان کوچه کشیدند

که آبروی نجیبت از اعتبار بیفتد


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

گودال

                يا مظلوم

بر پیکر تو، حرامی پست نشست

در حین جدا کردن سر، مست نشست

با خون خدا، چه بی ادب تا کرده

تا آن دم آخر، که نفس هست نشست

***

در مقتل تو، سنگدلان رخنه زدند

با تیر و کمان و نیزه و دشنه زدند

بر جسم مبارک عزیز زهرا

فریاد که اینان، همه بی وقفه زدند

(محمد مهدي عبداللهي)

با سپاس فراوان از ذره پروري هاي سرور گرامي جناب آقاي "محمد مهدي عبداللهي"

گودال

             يا مظلوم

قاتلت سر بريد وقتي كه

سينه ي نيزه خورده ات حس داشت

قاتلت رفت با سرت آمد

حنجر تو هنوز خس خس داشت

(شاعرش را نميشناسم)

اين روضه در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود

با تشكر فراوان از وبلاگ وزين"حديث اشك"

مرثيه حضرت زينب (س)

          امان از دلِ زينب(س)

لااقل عمامه ي تاج سرم را پس بده

مشكِ پاره پاره ي آب آورم را پس بده

گوشواره وَ النگوها وَ گردن بندِ من

هرچه ميخواهي بگير و معجرم را پس بده

(عليرضا خاكساري)

اين روضه در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود

با تشكر از سرور گرامي جناب آقاي"خاكساري"

مرثيه حضرت زينب (س)

   امان از دل زينب(س)

دخترت هم غم پدر میخورد

هم غم موی شعله ور میخورد


نیزه دارت همین که میخندید

به غرورم چقدر بر میخورد


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

               يا امام صادق(ع)

آسمان است و زمين دور سرش مي گردد

آفتاب است و قمر خاك درش مي گردد

 

اين قد و قامت افتاده درخت طوباست

اين محاسن بخدا آبروي دين خداست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

اربعين

       صل الله عليك يا مظلوم

هجران بهانه ايست براي وصال ها

بهتر شده ست از بركات تو حال ها

از ياد رفته است جراحات بال ها

با عمه راحت است تمام خيال ها

 

عمه نگو كه فاطمه ي كربلا بگو

عمه نگو حسين بگو مرتضي بگو


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

     يا امام صادق(ع)

خسته و سالخورده‌ي ايام

ديگر از پا به بستر افتاده

به زمستان رسيده پائيزش

گل ياسي كه پرپر افتاده


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

      يا امام صادق(ع)

گوشه‌ي بستر مرگ افتاده

پيرمردي كه غريب و تنهاست

پاي تا سر بدنش مي‌لرزد

اثر زهر ز رنگش پيداست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

           يا امام صادق(ع)

بقيع ! باز كن آغوش روح پرور را

كه در برت بِكِشي ميهمان آخر را

 

بقيع ! غسل زيارت كن و ضريح بساز

كه بوسه‌ها بزني پيكري مطهر را


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

    لايوم كيومك يا اباعبدالله

از كار غربتت گره‌اي وا نمي‌كند

اين شهر ، با دل تو مدارا نمي‌كند

 

اين شهر ، زخم بي‌كسي‌ات را...عزيز من

جز با دوايِ زهر مداوا نمي‌كند


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

                يا شيخ الائمه

نه فقط بادِ خزان برگ و برش را سوزاند

زهر از راه رسيد و جگرش را سوزاند

 

دست و پا مي‌زد و ساعات نَفَس‌گيري داشت

لبِ پُرخون ، دلِ صدپاره...چه تقديري داشت


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

            يا امام صادق(ع)

از سوز زهر آب شد از پاي تا سرم

با اشك همقدم شده ساعات آخرم

 

پايم به سوي قبله ، لبم غرق خون شده

ديگر رمق نمانده به اعضاي پيكرم


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه امام صادق (ع)

            يا امام صادق(ع)

آن قدر بي‌صدا و خموش از ترانه‌اي

حِس مي‌كنم شكسته و بي‌آشيانه‌اي

 

آقا شنيده‌ام پِيِ مركب دويده‌اي

پاي برهنه،نيمه‌ي شب،چي كشيده‌اي؟


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته