مرثيه حضرت زينب(س)

                   يا زينب كبري (س)

ديدم غمت اي دلبر ، اي كاش نمي ديدم

تنهايي و بي ياور ، اي كاش نمي ديدم


دنبال تو تا گودال ، من آمدم و ديدم

بالاي سرت مادر ، اي كاش نمي ديدم


وقتي كه برون شد شمر، از مقتل تو ديدم

خون مي چكد از خنجر ، اي كاش نمي ديدم


از نيزه به روي خاك ، ديدم سر تو افتاد

در زير سُم اسبان ، اي كاش نمي ديدم


ديدم كه به دنبالت ، با كاسه ي پر آبي

هر سويي دَوَد دختر ، اي كاش نمي ديدم


در نيمه ي شب ديدم ، در پيش نگاه تو

يك دختر بي معجر ، اي كاش نمي ديدم


اي واي چه بي رحمند ، انگشت تو را بردند

تنها پي انگشتر ، اي كاش نمي ديدم


من آمده بودم تا ، لب هاي تو را بوسم

ديدم كه نداري سر ، اي كاش نمي ديدم


بر خيز ببين دعواست ، در بين سپهداران

از بهر سر سقا ، اي كاش نمي ديدم


بر خيز خودت ديگر ، چشمان ربابت بين

بر نيزه شده اصغر ، اي كاش نمي ديدم

شاعرش را نميشناسم))

مدح سيدالشهدا(ع)

             برمشامم ميرسد

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

 می برد عشق حسین مارا به سوی کربلا

 

تا بگیرم در بغل قبر حسین ابن علی  

آمدم من کو به کو در جستجوی کربلا

 

گر که من آلوده ام  اما شدم مهمان تو

تا بگیرم آبرو از آبروی کربلا

 

تشنه ي آب فراتم ای اجل مهلت بده

تا بنوشم جرعه جرعه از سبوی کربلا

 

در بیابان طلب چون لاله های داغدار

دل سرا پا شعله شد درآرزوی کربلا

 

حرف دیگر خوش نباشد در میان عاشقان 

جز حسین ابن علی جز گفتگوی کربلا

 

در مسیر کربلا از جان و سر خواهم گذشت

گرببندد راه  را برمن عدوی کربلا

 

تا که بنشیند غبار زائرینش بر رُخم

مي زند خیمه دل من رو به روی کربلا

(شاعرش را نميشناسم)

مناجات

                   يا الله

خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن

نده جواب مرا لااقل جواب مکن

 

تمام خواسته هایم برای نفسم بود

دعای من که دعا نیست مستجاب مکن

 

صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم

مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن

 

همینکه ترس برم داشته خودش کافیست

تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن

 

عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست

جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن

 

چقدر جار زدم من که دوستم داری

بیا مقابل مردم مرا خراب مکن

 

خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم

زیاد روی من و توبه ام حساب مکن

 

اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم

مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن

 

سوا نکن که همه با همیم جان حسین

همه غلام حسینیم انتخاب مکن

(علی اکبر لطیفیان)