گودال
يا مظلوم
نیزه نیزه دوباره سر نیزه...!
یک تن پاره، اینقَدَر نیزه...؟
این طرف دست من به رویِ سرم
آن طرف دست صد نفر نیزه
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا مظلوم
نیزه نیزه دوباره سر نیزه...!
یک تن پاره، اینقَدَر نیزه...؟
این طرف دست من به رویِ سرم
آن طرف دست صد نفر نیزه
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
سالار زينب(س)
بيش از چهل منزل به دنبال سر ِ تو
از كربلا تا شام آمد خواهر ِتو
هم هِجر ِ تو هرگز نميشد باور ِ من
هم هِجر ِ من هرگز نميشد باور ِ تو
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
امان از دل رباب(س)
غنچه ي پر پر ِ من، لاله يِ من، ياسمنم
ذره اي مثل تنت تاب نمانده به تنم
من هم اندازه يِ تو تشنه ام اما چه كنم؟
من هم اندازه ي تو خشك شده اين دهنم
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا مظلوم
يك طرف مادري حزين ميگفت:
"آنون اولسون" حسين و مي افتاد
يك طرف خواهري صدا ميزد:
"باجون اولسون" حسين و مي افتاد
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا كاشف الكرب عن وجه الحسين (ع)
جانم فداي تو به فداكاري ات قسم
بر خونِ از دو چشم تر و جاري ات قسم
دستت قلم شده ست به فكر علم نباش
من از تو راضي ام به علمداري ات قسم
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا رضيع الحسين يا عطشان
حالا كه راهِ آب دگر وا نميشود
حالا كه چاره اي به تو پيدا نميشود
حالا كه مشكِ ساقي لب تشنه پاره شد
بين دو نهر قطره مُهَيّا نميشود
من گريه ميكنم تو بزن چنگ سينه ام
دردي كه بي دواست مداوا نميشود
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
سالار زينب (س)
تورا زدند نگفتم كه خواهري سخت است
مرا زدند تو گفتي برادري سخت است
چگونه شمر سرت را شكست من ديدم
به رويِ سينه يِ پاكت نشست من ديدم
هر آنچه داد زدم كه نبر رسيدم من
به خنده داد جوابم دگر بريدم من
هنوز در تهِ گودال تار ِ گيسو هست
هنوز نيزه شكسته ميان پهلو هست
همين كه پيكر تو مورد تهاجم شد
ز دست و پا زدنت دست و پايِ من گم شد
مرا به حرمله يا شمر يا سنان نسپار
مرا به خاطر مادر به ساربان نسپار
(هاني امير فرجي)
سيدنالغريب
بي هوا نيزه اي به پهلو خورد
نفسش رفت و برنگشت اي واي
جلويِ خواهرش چهل تا نعل
از تن شاه ميگذشت اي واي
(هاني امير فرجي)
با تشكر فراوان از برادر عزيزم جناب آقاي"حامد جولازاده"
يا مظلوم يا اباعبدالله
من نگفتم كه شوي بي پر و بي بال نرو؟
زير سُم ها شود عضو عضو ِ تو پامال نرو؟
تو اگر نيزه خوري ميروي از حال نرو؟
به خدا گير مي افتي ته گودال نرو؟
دوره كردند تورا از روي زين افتادي
ديدم از دور چگونه به زمين افتادي
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
ابد والله يازهرا ما ننسا حسينا
غوطه ور در گناه و عصيانم
تو ولي كشتي نجات هستي
گرچه من تلخ و شورم اما تو
عسلي، شاخه ي نبات هستي
***
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
لطفي كه كرده اي ....
من يك كبوترم كه تويي شهپرم حسين
صد شكر در هواي غمت ميپرم حسين
اربابِ من تويي و به كس نيست مُرتَبط
در آستان كوي تو گر نوكرم حسين
بي شك بدون لطف تو من غرق ميشدم
اي كشتي نجات من و ياورم حسين
لطفي كه كرده اي تو به من مادرم نكرد
اي مهربان تر از پدر و مادرم حسين
من هم ز داغ تو به خدا قول ميدهم
تا اينكه زنده ام بزنم بر سرم حسين
آخر به جرم چه كفنت نيزه ها شدند؟
آقاي خوب و از همه كس بهترم حسين
بايد كه مثل پيكر تو زير آفتاب
بي غسل و بي كفن بشود پيكرم حسين
(هاني اميرفرجي)
با تشكر فراوان از برادر بزرگوارم جناب آقاي"هاني اميرفرجي"