شب عاشورا_مرثيه حضرت زينب(س)_وداع

        امان از دل زينب(س)

در خیمه ها صدای خدایا بلند شد

زینب برای پرسش آیا ؛ بلند شد

فریاد واحسین ؛ زاعماق سینه اش

تا گشت با خبر زقضایا بلند شد

 

پرسید غرق ناله که آقا چه می شود ؟‌

تکلیف زینبت شب فردا چه می شود؟‌


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مدح و ولادت امام رضا(ع)

               يا امام رضا(ع)

گفتم رضا و كاسه ي دستم فقير شد

مثل هميشه دست تو دستِ بگير شد

گفتم رضا و مثل كبوتر دلم پريد

با زائران خسته ي تو هم مسير شد

با اشتياق قصد زيارت نمودم و

هر وقت آمدم حرمت زود سير شد

چيزي نمانده بود كه پَر در بياورم

وقتي كه آب و دانه نصيب حقير شد

رازي ست بين بندگي ما و زلف تو

بنده كسي ست كه بر سر زلفت اسير شد

آهو پَرش كه بر پَر ِ عطر شما گرفت

از آن به بعد صاحبِ مُشك و عبير شد

آري تويي همان كه به يك گوشه چشم تو

شير ِ درون پرده مُبَدَل به شير شد

آري تويي همان كه به ابن شبيب گفت

آري تويي همان كه سر ِ روضه پير شد

ايرانيان طوس كجا؟ كربلا كجا؟

جسم شما كفن ، تن ِ جدت حصير شد

آقا ز شعر مدح نه هنگام روضه ات

آقا ببخش شاعرتان ناگزير شد

 

ميخواستم امام رضايي كني مرا

با دست خويش كرب و بلايي كني مرا


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته