مدح امام رضا(ع)
يا امام رضا(ع)
از الستی که دم ایجاد است
دل من زائر مادرزاد است
از قدمگاه تو معلومم شد
این زمین ارض رضا آباد است
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا امام رضا(ع)
از الستی که دم ایجاد است
دل من زائر مادرزاد است
از قدمگاه تو معلومم شد
این زمین ارض رضا آباد است
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا زهرا(س)
جایی برای کوثر و زمزم درست کن
اسماء برای فاطمه مرهم درست کن
تابوت کوچکی که بمیرم درون آن
با چند تخته چوب برایم درست کن
تا داغ این شقایق زخمی نهان شود
تابوتی از لطافت شبنم درست کن
مثل شروع زندگی مرتضی و من
بی زرق و برق و ساده و محکم درست کن
از جنس هیزمی که در خانه سوخت ،نه
از چند چوب و تخته ي محرم درست کن
طوری که هیچ خون نچکد از کناره اش
مثل هلال لاله کمی خم درست کن
(رضا جعفری)
يا زهرا(س)
نبی به
بوی بهشتیّ تو ارادت داشت
علی به جلوه ی هر روزه ی تو عادت داشت
کدام نور ز مصراع بیت تو جوشید؟
که شعله هم به در خانه ات ارادت داشت
برای خاطر حیدر به تازیانه نشست
کدام دست، چنان دست تو عبادت داشت؟
برای ضربه ی دیگر به دیدنت آمد
که گفته قاتل تو نیّّت عیادت داشت؟
پس از تو ای گل نشکفته پرپر این بلبل
ز شام تا به سحر گریه ها به یادت داشت
قسم به سوره ی خاکیّ چادرت، بانو!
به درک قدر تو باید فقط سعادت داشت
(رضا جعفري)
يااباعبدالله
بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند
زخمها
لاله ي باغ بدنش را بردند
نیزهها
بر عطشش قهقهه سر مىدادند
خندهها
خطبه ي گرم دهنش را بردند
این
عطش یوسف معصوم کدامین مصر است
که
روى نیزه بوى پیرهنش را بردند
تا
که معلوم نگردد ز کجا مىآید
اهل
صحراى تجرّد کفنش را بردند
دشنهها
دوروبر پیکر او حلقه زدند
حلقهها
نقش عقیق یمنش را بردند
چهرهها
یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ
شعلهها
سبزى رنگ چمنش را بردند
بت
پرستان ز هراس تبر ابراهیم
جمع
گشته تبر بت شکنش را بردند
بادها
سینه زنان زودتر از خواهر او
تا
مدینه خبر سوختنش را بردند
یوسف،
آهسته بگوئید نمیرد یعقوب
گرگها
زوزه کشان پیرهنش را بردند
(رضا جعفري)