امام زمان(عج)
اللهم عجل لوليك الفرج
مستي نه از پياله نه از خم شروع شد
از جاده ي سهشنبه شب قم شروع شد
آيينه
خيره شد به من و من به آيينه
آن قدر خيره شد كه تبسم شروع شد
خورشيد
ذرهبين به تماشاي من گرفت
آنگاه آتش از دل هيزم شروع شد
وقتي
نسيم آه من از شيشهها گذشت
بيتابي مزارع گندم شروع شد
موج عذاب
يا شب گرداب؟! هيچ يك
دريا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست
خود چه بگويم كه ماجرا
از ربناي ركعت دوم شروع شد
در سجده توبه
كردم و پايان گرفت كار
تا گفتم السلام عليكم ... شروع شد
(فاضل نظري)
+ نوشته شده در سه شنبه هشتم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 15:57 توسط رضا قرباني
|