مرثيه سيدالشهدا عليه السلام_كوفه

         امان از دل زينب(س)

سر ِ تورا به رويِ نيزه آشيان دادند

مرا به مجلس نامحرمان مكان دادند

جماعتي كه نمك خورده يِ علي بودند

به خواهرت سر ِ بازار ِ كوفه نان دادند

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر عزيزم "مهدي پيران"

مرثيه سيدالشهدا(ع)_گودال

         سالار زينب (س)

ایستادم به بلندی بدنم لرزان شد

زیر ِخروار ِنی و سنگ تنت پنهان شد

 

بسکه مبهوتِ جمال اَحَدیّت بودی

که در آوردنِ پیراهن تو آسان شد

 

چقَدَر نیزه فرو رفته به جسمت ، گوئی

گودی قتلگهت تنگ تر از زندان شد

 

نعل تازه به سُم ِ اسب زدن فکر که بود؟

که سراپای تو با سطح زمین یکسان شد

 

آنقَدَر زیور و خلخال ربودند ز ما

که به بازار ِ طلا نرخ طلا ارزان شد

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر بزگوارم جناب آقاي "سعيد محمود"

مرثيه سيدالشهدا(ع)_وداع

               مهلاً مهلا...

مانند سایه از سرم ای تاج سر ، مرو

ما با هم آمدیم و تو بی همسفر ، مرو

 

تنها نه این که خواهر تو ، مادر توام

از رفتنت به خاطر من درگُذر ، مرو

 

از کودکی برای تو بودم سپر ، حسین

میدان جنگ می روی و بی سپر ، مرو

 

حالا که می روی کمی آهسته تر برو

آتش به جان مزن تو از این بیشتر ، مرو

 

طفلت به خواب رفته و بیدار اگر شود

بیچاره میکند همه را بی خبر ، مرو

 

لبها دو چوب خشک شده میخورد به هم

این گونه از مقابل چشمان تر ، مرو

 

((از آب هم مضایغه کردند کوفیان))

ای از تمام اهل حرم تشنه تر ، مرو

 

باشد نگاه تو به من اما دلت کجاست؟

هستی به یاد مادر و دیوار و در ، مرو

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر بزگوارم جناب آقاي "سعيد محمود"

مرثيه قمر بني هاشم(ع)

    يا كاشف الكرب عن وجه الحسين(ع)

گر نخیزی تو زجا ، کار ِحسین سخت تر است

نگران حَرَمَم ، آبرویم در خطر است

 

قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید:

بی علمدار شده ، دستِ حسین بر کمر است

 

داغ اکبر رمق از زانوی من بُرد ولی

بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است

 

دست از جنگ کشیدند و به من میخندند

تو که باشی به بَرَم باز دلم گرم تر است

 

نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی؟!!!

چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است

 

پیش ِ من با سر مُنشَق شده تعظیم نکن

که خدا هم ز وفاداری تو با خبر است

 

علقمه پر شده از عطر ِ گل ِ یاس ، بگو

مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است؟!

 

به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند

قد و بالایِ رَسا هم سببِ دردسر است

 

اصغر از هلهله کردن بدنش میلرزد

گر بداند که تو هستی کمی آرام تر است

 

تیر باران که شدی یادِ حسن افتادم

دستت افتاده ز تن ، فرق تو شق القمر است

 

وعده ی ما به نوک نیزه به هر شهر و دیار

که به دنبال سرت خواهرمان رهسپر است

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر بزرگوارم جناب آقاي "سعيد محمود"

مرثيه سيدالشهدا(ع)_وداع با پيكر مطهر سيدالشهدا(ع)

           سالار زينب(س)

اينهمه راه دويدم به سوي دلدارم

به اميدي كه در اين دشت برادر دارم

 

تو دعا كن كه كنار بدنت جان بدهم

فكر ِ همراهيِ با شمر دهد آزارم

 

يك عبا داشتي و خرج علي اكبر شد

با چه از روي زمين جسم تورا بردارم

 

به وداع ِ من و تو خيره بُوَد چشم ِ رباب

خواندم از طرز ِ نگاهش كه منم دل دارم

 

خيز و نگذار كه ما را به اسيري ببرند

منكه از راهيِ بازار شدن بيزارم

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر بزرگوارم جناب آقاي "سعيد محمود"

مرثيه حضرت رقيه(س)

          يا حضرت رقيه(س)

در سن سه سالگی ز جان سیر شدم

از پای پُر از آبله دلگیر شدم

 

از بسکه مزاحمت فراهم کردم

شرمنده ام عمه دست و پا گیر شدم


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه حضرت مسلم ابن عقيل(ع)

     يا مسلم ابن عقيل(ع)

ز راه آمده از خانه یِ خدا برگرد

اگر خودم به تو گفتم بیا ٬ نیا برگرد

 

تورا به حیدر کرار بگذر از کوفه

برای خاطر خیرالنساء بیا برگرد


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....

ادامه نوشته

مرثيه حضرت مسلم ابن عقيل (ع)

        يا مسلم ابن عقيل(ع)

گر به عشق تو مرا دارالعماره ميبرند

گوئيا جان بر تنم با يك اشاره ميبرند

زيور از گوش تمام دخترانت باز كن

ورنه از گوش رقيه گوشواره ميبرند

(سعيد خرازي)

با تشكر فراوان از برادر بزرگوار جناب آقاي"سعيدمحمود"

مرثيه حضرت عباس(ع)

                يا قمرالعشيره

گر نخيزي تو ز جا كار حسين سخت تر است

نگران حرمم  آبرويم در خطر است

 

دست از جنگ كشيدند و به من ميخندند

تو كه باشي به برم باز دلم گرم تر است

 

نيزه زار آمده ام يا تو پُر از نيزه شدي؟؟؟

نيزه ها از عدد موي سرت بيشتر است

(سعيد خرازي)

با تشكر از برادر بزگوارم جناب آقاي"محمد قديمي"