مدح سيدالشهدا عليه السلام
يا مظلوم
حتي مسيح مِيِّتِ مارا شفا نداد
اي بچه هاي فاطمه باز هم دَم ِ شما...
(علی اکبر لطیفیان)
يا مظلوم
حتي مسيح مِيِّتِ مارا شفا نداد
اي بچه هاي فاطمه باز هم دَم ِ شما...
(علی اکبر لطیفیان)
ارباب با وفا...
همه دارند به پابوسي تو مي آيند
طبق ِ معمول من ِ بي سر و پا جا ماندم...
(سيد پوريا هاشمي)
علي الدنيا بعدك العفا
در كنار ِ جسم فرزندش پدر جان داده بود
زينب آمد از حرم بيرون و او را زنده كرد...
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي "محمد محبي"
يا رضيع الحسين يا باب الحوائج
از شيرخواره اي به همه شيرخوارگان
آغوش ِ گرم مادرتان نوش ِ جانتان
(حاج حيدر توكل)
با تشكر فراوان از برادر عزيزم جناب آقاي "عليرضا فتحي"
اي ...
و عادتم شده و اُنس دارد انگاري...
...سرم به جايِ ضريحت به رويِ زانو ها
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از برادر عزيزم جناب آقاي "جواد خراشاديزاده" و وبلاگ وزين "حديث اشك"
قتل الله قوماً قتلوك
هر كجا مينگرم جسم تورا ميبينم
صد علي اكبر ِ ديگر به خدا ميبينم
قول دادي كه مرا مثل عصايم باشي
حال بر رويِ زمين چند عصا ميبينم
تا كه گفتي علي ام سنگ به سمتت آمد
مثل مادر رويِ پهلوي تو پا ميبينم
تو نبي بودي و اكنون به رويِ لبِ تو
مانده ام جايِ رَدِ نعل چرا ميبينم!!!
خواهرم آمده از خيمه كه من جان ندهم
عمه ات را تو ببين بين ِ كه ها افتاده
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي "حميد كرمي"
يا مظلوم
از عشق پاره گريبان شدن به دست آمد
در اين طريق، پريشان شدن به دست آمد
فروختم جگرم را به يوسفي كه خريدم
در اين معامله قربان شدن به دست آمد
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا حسين(ع)
گرچه يكي يكي و جدا ميبرندمان
شكر ِ خدا به كرب و بلا ميبرندمان
ما نذر كرده ايم كه قرباني اش شويم
دارند يك به يك به مِنا ميبرندمان
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا مظلوم
مارا براي سينه زدن آفريده اند
مارا غلام كويِ شما برگزيده اند
حتي رسول ِ تُركِ شما ميدهد شفا
الحق سگان كويِ شما خير ديده اند
بر ميوه ي بهشت دگر لب نميزنند
آنان كه طعم تربتِ تان را چشيده اند
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر از سرور گرامي جناب آقاي "رضا آقايي"
از امام زمان(ع)معذرت خواهي ميكنم بابت اين شعر
امان از دل زينب(س)
هر طور بود آمدم اینجا گمان نبود
اصلاً اُمیدِ آمدنِ کاروان نبود
من زینبم نه زینب وقت وِداعمان
زینب به زیر جامه اش این داستان نبود
من زینبم نه زینب تا عصر یازده
موی سپید و این همه قَدِ کمان نبود
آسان نبود رفتن ما تا به کوفه، شام
گاهی میان قافله یک لقمه نان نبود
آسان نبود رفتن ما با حرامیان
پرده نداشت محمل ما، شأنمان نبود
آسان نبود آمدن ما از این مسیر
غیر ِ سرت به رویِ سرم سایبان نبود
این قافله که خانم قامت کمان نداشت
دارایِ دختری شده لکنت زبان نبود
تعداد ما کم است نپرس از دلیل آن
با نازدانه ات احدی مهربان نبود
رفتی و بردی اصغر و حتی برای من
نگذاشتی رقیه يِ خود را برای من
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يه چند روزي به روز نميشم به خاطر امتحانام.دعام كنيد.
يا باب الحوائج يا موسي ابن جعفر(ع)
ترسي از فقر ندارند گدايان كريم
دستِ خالي نروند از در ِ احسان كريم
حاجتِ خواسته را چند برابر داده ست
طيب الله به اين لطف دو چندان كريم
كاظميني نشديم و دلمان هم پُر بود
بار بستيم سويِ شاه خراسانِ كريم
بي نياز از همه ام تا كه رضا را دارم
به قسم هاي خداوند به قرآن كريم
طلبِ رزق نكرديم ز دربار كسي
نان هر سفره حرام است مگر نان كريم
هر كسي وقت مناجات ضريحي دارد
دست ما هم كه رسيده ست به دامان كريم
نااميدم مكنيد از كرمش فرض كنيد
باز بدكاره اي امشب شده مهمان كريم
سپر ِ درد و بلايش نشديم و ديديم
سپر درد و بلاي همه شد جان كريم
ظاهرش فقر ولي باطن او عين غنا
ترسي از فقر ندارند گدايان كريم
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
اللهم الرزقنا كربلا
تا نام تو را به يادِ ما آوردند
با عشق، غم و رنج و بلا آوردند
در طَبله يِ عطار كِسادي افتاد
تا خاكِ تورا ز كربلا آوردند
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي "محمد محبي"
علي الدنيا بعدك العفا
داغي كه حسين از غم اكبر به جگر داشت
جز خالق ِ اكبر ز دلِ او كه خبر داشت؟
تا آن دم آخر كه بريدند سرش را
او ديده ي حسرت به سويِ جسم پسر داشت
(ميرزا عبدالجواد جودي خراساني)
با تشكر از سرور گرامي جناب آقاي "ميلاد بهنام جو"
يا حضرت رقيه(س)
دل آسمان میل دارد ببارد
که ویران نشینی ما گریه دارد
سرانگشت مشکل گشایم ضعیف است
که خار از کف پای من دربیارد
بیا تا تماشاچیانم نگویند
که این طفل آواره بابا ندارد
بیا تا که همسایه يِ این خرابه
برایم دگر نان و خرما نیارد
عجب روزگار ِ عجیب و غریبی ست!!!
یهودی مرا خارجی میشمارد
الا خیزران خورده يِ مجلس طشت
غم تو گلوی مرا میفشارد
(سعيد حداديان)