امام زمان عليه السلام
يا بقية الله
باد هم كم نكند سوز ِ دلِ صحرا را
قطره يِ عشق به آتش بكِشَد دريا را
اين ترك خورده دلم وحشت آن را دارد
كه بميرد وَ نبيند پسر ِ زهرا را
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي "ميثم ملكي"
يا بقية الله
باد هم كم نكند سوز ِ دلِ صحرا را
قطره يِ عشق به آتش بكِشَد دريا را
اين ترك خورده دلم وحشت آن را دارد
كه بميرد وَ نبيند پسر ِ زهرا را
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي "ميثم ملكي"
یا داعی الله و ربانی آیاته
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
اللهم عجل لوليك الفرج
دلِ ما و كوير ِ تَفته؟ برگرد
خدا را اي بهار ِ رفته برگرد
تمام ِ جمعه ها را صبر كردم
اقلاً جمعه يِ اين هفته برگرد
(سيد حبيب نظاري)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي"محمد محبي"
يا صاحب الزمان(عج)
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت
تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!!
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت...
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يابن الحسن (ع)
مُحَرَم آمد و این دل هنوز مَحرَم نیست
هنوز قلبِ من آماده يِ مُحَرَم نیست
همه ز سستی ِ این بی اراده میباشد
اگر که عهد من و آن نگار محکم نیست
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان (عج)
هر چند پای گریه سبکبارتر شدیم
از اشکهای چشم تو بیمارتر شدیم
هر چند زیر بیرقتان سینه می زنیم
هر چند یاد داغ علمدار ، تر شدیم
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان(ع)
هزار شکر که از خونِ دل وضویی هست
لباس مشکی ما هست ، آبرویی هست
بیا حسین بگو تا که ما به سر بزنیم
میان شاه و گدا ، راه گفت و گویی هست
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان (ع)
با نور خور سرشت مرا ناب ناب کن
من را برای نوکری ات انتخاب کن
هر چند بد حساب شدم ، بی وفا شدم
اما مرا ز گریه کنانت حساب کن
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا اباصالح
شبهای بی قراریِ چشمم سحر نشد
دلواپسی و غربت و اندوه سر نشد
آهم کشید شعله ولی بال و پر نشد
اصلاً کسی ز حال دلم با خبر نشد
فرموده ای که شرط وصالت صبوری است
وقتی زمان زمانهی هجران و دوری است
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان(ع)
از بس حجاب هاست به چشمان تار ما
ما بی خبر که یار نشسته کنار ما
غیر از مزاحمت که برایش نداشتیم
او می کشد ز مرحمت خویش، بار ما
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب......
يا بقية الله
خاصیت نگاه تو ما را خراب کرد
این آفتاب، غوره يِ ما را شراب کرد
آدم که گریه را پدرانه به ارث داد
یادش به خیر باد که کار ِصواب کرد
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان(عج)
دلم شكسته شد از دستِ اين و آن بي تو
چگونه پَر بكشم تا به آسمان بي تو؟
چقدر وعده ي فردا چقدر جمعه ي بعد؟
ببين كه بر لبم آقا رسيده جان بي تو
براي چشم به راهت تمام ثانيه ها
چه كُند ميگذرد صاحب الزمان بي تو
قسم به جان عزيزت، عزيز خسته شدم
از اين همه سفر ِ تا به جمكران بي تو
(شاعرش را نميشناسم)
يا صاحب الزمان
از غم ِ هجر دلم شوق گریبان دارد
دل هجران زده آیا سر و سامان دارد؟
نه فقط در غم ِ دلبر دلِ من میسوزد
هرطرف مینگرم عاشق حیران دارد
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا اباصالح
طوري نگاهِ لطفِ تو تحويلمان گرفت
اصلاً نشان نداد ، دل آزار تر شدم
بيش از هميشه باز تو ستّار تر شدي
من هرچقدر هم كه گنهكار تر شدم
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
يا صاحب الزمان (عج)
دلمرده ام قبول، ولي اي مسيح ِ من
يك جمعه هم زيارت اهل قبور كن
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي"ميثم ملكي"
اللهم عجل لوليك الفرج
من صدهزار جمعه طلب دارم از خدا
اين جمعه ها بدون تو آقا حساب نيست
(شاعرش را نميشناسم)
با تشكر فراوان از سرور گرامي جناب آقاي"محمدرضا سليماني"
اللهم عجل لوليك الفرج
خدا کند به سر این انتظارها برسد
زمانِ مرگ خزانِ بهارها برسد
نشد اگر برسم من به پای بوسی ِتو
خدا کند که از آن سو غبارها برسد
ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب.....
اللهم عجل لوليك الفرج
اجل همين عرفه لا اله الّا الله
مرا ببر طرفِ لا اله الّا الله
اگر كه آمدن او به شرط مُردن ماست
به عزت و شرفِ لا اله الّا الله
(شاعرش را نميشناسم)
يا اباصالح
سخت است بدون تو تحمل به خدا
برگرد وسيله ي توسل به خدا
آنكس كه تو انتظار داري نشدم
اين جمعه خودت بيا توكل به خدا
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
چرا شب غم ما را سحر نمی آید؟
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید؟
عزیز
فاطمه یک دم بیا به مجلس ما
مگر
به مجلس مادرپسر نمی آید؟
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
قطعه ي گمشده اي از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
ازشنبه درون خود تلنبار شدیم
تا آخر پنج شنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
مرا با عشق خود درگیر کردی
به پایم با غمت زنجیر کردی
بدان دنیای بی تو هیچ باشد
دلم را از زمانه سیر کردی
تو با رفتن به پشت ابر ایام
غروب جمعه را دلگیر کردی
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
تو هر زمان که بیایی بهار خواهد بود
مجال شادی بی اختیار خواهد بود
خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار
یکی ظهور امام و یکی شروع بهار
(شاعرش را نميشناسم)
اللهم عجل لوليك الفرج
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند
مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگیم در عدم گذشت
میخواستم
که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که میخواستم گذشت
دنیا
که هیچ، جرعه ي آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
تا
کی غروب جمعه ببینم که مادرت
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مولا
شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من بخدا از رقم گذشت
حالا
برای لحظه ای آرام میشوم
ساعات خوب زندگیم در حرم گذشت
(شاعرش را نميشناسم)