مرثيه سيدالشهدا(ع)_عبور از كنار قتلگاه
يا مظلوم
دمی که قافله از کربلا به راه افتاد
شرر به جان فلک زان شرار ِ آه افتاد
چنان شناختن پیکرش شدی مشکل
که نازدانه يِ او هم به اشتباه افتاد
سر تو بر سر نی آنچنان نشانه يِ نور
که دیگر از نظرم آفتاب و ماه افتاد
چنان به خیمه يِ ما حمله برد دشمن تو
که لرزه بر تن اطفال بی گناه افتاد
چگونه تاب بیارم که اندر این صحرا
به جسم بی سر ِ یارم مرا نگاه افتاد
(سيدرضا هاشمي)
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 16:36 توسط رضا قرباني
|
(ابد والله يازهرا ما ننسا حسينا)