یا صدیقة الشهیده

خواهم سخن بگویم از آن کوثری که نیست

و آن قامت خمیده و درد آوری که نیست

در کوچه من نشستم و دیدم که می زدند

با تازیانه بر بدن مادری که نیست


ادامه ي شعر در ادامه ي مطلب ...