هالله هالله حسين وينه   بالسيوف مقطعينه

بر حنجرت سرنیزه تا ، بالاوپایین می رود

انگارامواج صدا ، بالا و پایین می رود

 

ماهی سرخ کوچکی ، با رقص تیر حرمله

در تُنگ دست ربنا ،  بالاو پایین می رود

 

می بینمش بی صاحبش ، لبریز تیرو تیغ ها

سمت حرم اسبی رها ، بالا و پایین می رود

 

از دور می بینم فقط ، در هاله ی گرد و غبار

شمشیر ها و دست ها ،  بالا و پایین می رود

 

یا بر فراز نیزه ها ، یا بر فرود طشت زر

آنک سر خون خدا، بالا و پایین می رود

((مهدي رحيمي(زمستان))

هرگونه استفاده با ذكر منبع مشكلي ندارد

((با تشكر از دوست گرامي جناب آقاي امير بزازي براي ارسال شعر))