یا غریب المُشَّرَد

از حرم آمدم بگو چه کنم

جا برای نشستن من نیست

چقدر میروند و می آیند

فرصت زخم بستن من نیست

***

هر که گیرش نیامده نیزه

تکیه بر سنگِ دامنش کرده

از حرم آمدم بدیدم من

شمر رَختِ تو را تنش کرده

(شاعرش را نمیشناسم)