مدح سيدالشهدا عليه السلام
اميري حسينٌ و نعم الامير
بویِ فراق میدهد این گریه هایِ من
ماتم گرفته شالِ سیاه عزای من
شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش درگذر از این خطای من
با زعفران شهر خراسان نمی شود...
...رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟
از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من
با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من
ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟!
سر زنده ام به عشق حسن، خضر ِ گریه ام
این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من
من غُصه ی بهشت خدا را نمیخورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من
(وحيد قاسمي)
با تشكر فراوان از سرور ِ گرامي جناب آقاي "محمد محبي"
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۱ ساعت 19:37 توسط رضا قرباني
|