مرثيه سيدالشهدا
يا مظلوم
اي شمر ، داغ اكبرم افتاده در دلم
ديگر برو كه نيست نيازي به قاتلم
طوفان گرفت و خرمن عمرم به باد رفت
در كل دشت پخش شده عطر حاصلم
يك آسمان ستاره گرفته عباي من
شق القمر نشسته به خون ماه كاملم
تا رونق ضيافتشان بيشتر شود
قسمت شده ميان همه ميوه ي دلم
پهلوي زخم خورده اش انگار بس نبود
حالا اضافه تر شده مشكل به مشكلم
نا محرمان به هلهله گرم نظاره اند
جايي كه نوحه خوان شده زينب مقابلم
(علي صالحي)
باتشكر فراوان از برادر گرامي جناب آقاي امير بزازي براي ارسال شعر
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 1:6 توسط رضا قرباني
|