مرثيه حضرت زهرا(س)
يا زهرا (س)
دله تنگم هوای مادر کرد
یاد آن خاطرات غم بارَش
یاد دارم که مادرم را درد
چقدر داده بود آزارش
*********
هرگز از یاد من نخواهد رفت
آنچه را که به چشم خود دیدم
مادرم بین شعله گیر افتاد
چقدر من ز غصه ترسیدم
********
در هجوم زبانه ي آتش
یاس را زیر پا لگد کردند
خواستم پیش مادرم بروم
راه من را به شعله سد کردند
********
چه بگویم که بعد پیغمبر
قرعه ي غم به نام ما افتاد
روزگارم به رنج و غم سر شد
تا که راهم به کربلا افتاد
********
عصر روز دهم در آن صحرا
چون حسینم به قتله گاه افتاد
شعله ای باز قد عَلَم کرد و
به حرم های بی پناه افتاد
********
در شرر یاد مادرم کردم
تازیانه چه آتشی دارد
شعله ای که حیا نمی فهمد
چه زبان های سرکشی دارد
(شاعرش را نميشناسم)
+ نوشته شده در دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 13:17 توسط رضا قرباني
|
(ابد والله يازهرا ما ننسا حسينا)