مرثيه حضرت زينب كبري(س)_كوفه
سالار زينب(س)
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت
بالای دست مردم دنیا ببینمت
بعد از گذشت چند شب از روز رفتنت
راضی نمی شود دلم الا ببینمت
اما چه فایده خودت اصلا بگو حسین
وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟
امروز که شلوغی مردم امان نداد
کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت
شبها چه دیر می گذرد ای حسین من
ای کاش زود صبح شود تا ببینمت
حلا هلال تو سر نیزه طلوع کرد
تا ما رأیت إلا جمیلا ببینمت
گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند
چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت
تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود
انصاف نیست بین گذرها ببینمت
فعلا نپرس طرز ورود مرا به شهر
بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت
(علي اكبر لطيفيان)
با تشكر فراوان از وبلاگ وزين"شعر شاعر"
+ نوشته شده در جمعه دهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 20:28 توسط رضا قرباني
|