مرثيه حضرت علي اصغر (ع)
يا عطشان يا رضيع الحسين(ع)
اي كه از هُرم ِ حَرَم آمده اي دست به دست
سرخوش از جام ِشهادت زده اي دست به دست
تيغ چشمت، زره ات ناله و فريادَت اشك
شرم دارد ز لبِ تشنه يِ تو ساقي و مشك
بچه شيري كه به ميدان زده اي با دلِ شير
يال و كوپال تو تحريك كُنَد جرأتِ تير
تا رباب از تو بگيرد لقبِ اُمّ شهيد
از تو و لذّتِ داماديِ تو دست كشيد
نقش ِ لب هايِ پُر از خونِ تو لبخند شده
پدر از ديدنِ اين صحنه نفس بند شده
مانده مبهوت كه بي سر شده يا سرداري
كه به يك پوست سري مانده به پيكر داري
(شاعرش را نميشناسم)
       + نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 16:59 توسط رضا قرباني
        | 
       
   
	  (ابد والله يازهرا ما ننسا حسينا)