يا قمر العشيره

به ازاین باش با بدان ، انگار

باب حاجاتِ بهتر از مایي

حرفِ من از حسادت است آقا

بیشتر مال ارمنی هایی

***

آبرودار آسمان هایی

مهربانِ عشیره یِ احساس

درشکوهِ مقامت آوردند

رحم الله عَمّیَ العباس

***

عشق مدیون جانفشانیهات

معرفت از ازل گرفتارت

شیر اُمّ البنین حلالت باد

تاقیامت ادب بدهکارت

***

آب شرمنده ات شده عباس

تشنگی مُرد از خجالت تو

مَرد و مرادنگی برای ابد

رفت زیر بلیط غیرت تو

***

پدر مشک های دلواپس

ساقی ِ بی شراب و پیمانه

دختری منتظر نشسته بیا

حُرمتِ قول های مردانه

***

کوری چشم حرمله برخیز

یاعلی ، شاه ، لشگرش پاشید

غیرت الله ، خواهرت زینب

خاکِ غم روی معجرش پاشید

***

من بمیرم که هر کس و ناکس

به تنت تیغ می کشد عباس

دستهایت چه نعمتی بودند

چادری جیغ می کشد عباس

***

سرعباس تا سر نی رفت

خیمه ها گُر گرفت و بلواشد

تا که دیدند بی علمداريم

سر ِیک گوشواره دعوا شد

(وحيد قاسمي)