مرثيه حضرت زينب (س)_شام غريبان
شام غريبان
هجوم ناگهان و واي زينب
به سمت كاروان و واي زينب
تن آقا بدون غسل و دفن و
بدون سايه بان و واي زينب
شنيده شد صداي مادري كه
نشسته قد كمان و واي زينب
رسيده بر سر گودال اما
خميده ناتوان و واي زينب
دوباره دستهايي را كه بستند
دوباره ريسمان و واي زينب
دوباره كربلا غوغا و غوغا
دوباره سايه بان و واي زينب
شب و صحرا و آتش ، طفل و معجر
امان و الآمان و واي زينب
دوباره گمشده در بين صحرا
دوتا از كودكان و واي زينب
نمانده روي گوشي گوشواره
به لبها نيمه جان و واي زينب
براي دختركهاي هراسان
نباشد پاسبان و واي زينب
(علي اكبر لطيفيان)
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 13:1 توسط رضا قرباني
|
(ابد والله يازهرا ما ننسا حسينا)